عکاس شهری و ممنوعیت ها

احتمالا به عنوان عکاس شهری با مشکل ممنوعیت عکسبرداری مواجه شده اید. شاید خواندن این مطالب برای شما جالب باشد. در ابتدا باید بگویم چند روز پیش داشتم یک مقاله‌ی راهنما برای خرید دوربین می‌نوشتم. به دوربین‌های DSLR که رسیدم، گفتم اگر در پی عکاسی خیابانی می باشید، این دوربین‌ها به سبب جثه‌ی بزرگ و ظاهر خاص، چندان مناسب نمی باشند. دلیل من این بود که دوربین‌های DSLR جلب توجه زیادی می‌کنند و مردم فکر می‌کنند که حتما یک عکاس حرفه‌ای می باشید و لابد کار خیلی مهمی انجام می‌دهید. به همین سبب طبق تجربه‌ای که خود من داشتم، محتمل دیدم هنگام عکاسی خیابانی با DSLR، انتقادهای زیادی از مردم بشنوید و خدایی نکرده به دردسر هم بیفتید. جالب این‌ جاست که همین دیروز در ایستگاه مترو سوژه‌ای توجه من را به سوی خود جلب نمود و من با آی‌پد از آن سوژه عکس گرفتم. هرچند که چهره‌ی هیچ انسانی در کادر من نبود و من با دوربین DSLR عکس نگرفتم، ولی یکی از شهروندان حسابی از دست من ناراحت شد. آن شهروند انتظامات مترو نبود و ربطی به سوژه‌ی عکاسی نداشت، ولی به هر صورت احساس وظیفه کرد که با تندی به من تذکر بدهد. دست آخر انتظامات وارد ماجرا شد و محترمانه از من خواست عکس‌ها را پاک کنم؛ من هم این کار را انجام دادم.

عکاس شهری

گفتنیست این اولین بار نبود که هنگام عکاسی در شهر به دردسر می‌خوردم، پیشتر در وسط خیابان و مکان‌های مختلف برای من مشکل ایجاد شده بود. اگر از مسائل مختلفی مثل «قوانین نوشته و نانوشته»، «حریم خصوصی و عمومی» و اینکه «اگر جایی عکاسی ممنوع است باید تابلوی آن نیز وجود داشته باشد» بگذریم، مسئله‌ی فرهنگی در این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است. به نظر می‌رسد که همچنان در فرهنگ ما و احتمالا بعضی جوامع دیگر، تصویر‌نگاری یک «تابو» می باشد. هرچند که مردم هر روز با گوشی‌های هوشمند از دوستان و خانواده‌ی خود عکاسی می‌نمایند، ولی اگر اندکی حس کنند با دوربینی که نمی‌شناسند و از سوژه‌ای که درکش نمی‌کنند عکس می‌گیرید، برآشفته می‌شوند. البته که این مسئله اصلا در فرهنگ ما جدید نمی باشد، ولی احتمالا با وجود شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و امکان به اشتراک‌گذاری سریع تصاویر، این اکراه تشدید هم شده است. در ضمن اگر به مسئله‌ی «حریم خصوصی و غیرخصوصی» برویم، باید بگوییم آن‌جا که عکاس مطمئن است آن را نقض می‌کند، نباید این خطا را مرتکب شود، ولی گاهی اوقات چنان مرز این دو مبهم می باشد که عکاس‌ها کاملا درباره‌ی این مسئله گیج می‌گزدند.

قابل ذکر است که به هر ترتیب عمده‌ی عکاسان شهری با این مشکلات مواجه می باشند و همیشه با ریسک تقابل از خانه بیرون می‌زنند. به نظر می‌رسد که باید سال‌های زیادی در آرامش طی شود تا فرهنگ کم‌کم به سوی آسودگی خاطر مردم برود و آن‌ها نگرانی کمتری از بابت دوربین، عکس و عکاسی داشته باشند. البته در مرزهای حریم خصوصی و عمومی نیز باید تعاریف و قوانین دقیق‌تری حاصل شود./ قیمت عکاسی

اگر شما هم نکته‌ای برای اضافه کردن به آنچه گفته شد دارید خوشحال خواهیم شد آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید. اگر این مقاله را مفید یافتید لطفا آن را با دوستان خود هم به اشتراک بگذارید.

منبع: دیجیکالا

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *