بررسی فیلم Tenet

من نه منتقد هستم و نه یک فیلم باز حرفه ای که در مورد فیلم تِنِت صحبت کنم اما با توجه به علاقه ای که به فیلم های نولان خصوصا فیلم Tenet دارم سعی دارم در این مطلب کمی در مورد این فیلم صحبت کنم. اولین فیلمی که از نولان دیدم فیلم پرستیژ ( The Prestige ) بود که در مورد دو شعبده باز در قرن 19 بود و بعد از دیدن چندباره آن سراغ کارهای دیگر نولان به خصوص Memento رفتم. بعد از اون هم پیگیر کارهای بعدی کریستوفر نولان همچون Inception و Interstellar بودم.

من در این مطلب به جای صحبت در باره فیلم های نولان در مورد سینمای نولان صحبت می کنم. اگر بخوام به طور خلاصه در مورد کارهای قبلی او صحبت کنم باید بگویم که همکاری کریستوفر با برادرش همیشه به خروجی بهتر فیلم منجر می شد. از ممنتو که بر اساس داستان کوتاه او ساخته شد تا فیلم های بعدی که هر کدام فضای جدیدی را خلق می کردند رد پای جاناتان نولان پیدا می شود. در همه فیلم های قبلی نویسنده سعی داشته تا با تکیه بر عنصری علمی ، تخیلات خود را در ذهن ما حک کند. خلاقیت در کارگردانی در کنار فیلم نامه ای قوی و توجه به جزییات سبب می شود تا شما مجبور باشید برای فهم این فیلم ها چند بار آنها را تماشا کنید.

دومین فیلم نولان ممنتو به نظر من آغاز نگاه متفاوت نولان به دنیا و به تصویر کشیدن آنها است. این فیلم دارای روایت غیر خطی بوده که از آخر به اول می رسد و در نهایت ما را با یک سیکل مواجه می کند و نفش اول آن ( لئونارد شلبی ) در آن گیر افتاده است. فیلم بعدی که باعث شد من تا مدتی درگیر اون باشم حیثیت ( The Prestige ) بود که همانطور که گفتم در مورد شعبده بازی بود که با پیچیده کردن یک حقه ساده ، خودش رو درگیر ماجرای بزرگتری کرد. نولان در این فیلم با کنار هم قرار دادن علم و تخیل و استفاده از نام و زندگی دانشمند بزرگی چون تسلا سعی کرده تا فیلم خود را متفاوت سازد. من اولین بار نام تسلا را در این فیلم شنیده و بعد ها و طی سالهای اخیر در مورد او ، زندگیش و پروژه هایی که در دست پژوهش داشته خواندم.

بعد از آن هم فیلم تلقین ( Inception ) توی این سبک تونست تا دنیای متفاوتی را به رخ ما بکشد. با توجه به دیدن فیلم های قبلی و خواندن اخبار مرتبط با فیلم جدید نولان برای اولین بار منتظر بودم تا سریعتر ساخته جدید او را ببینم. این فیلم هم به خاطر روایت های تو در تو و جزییات بسیار سبب شده بود تا مورد استقبال طیف وسیعی قرار بگیرد. بعد از آن هم فیلم های بسیاری با این فضا ساخته شد که آخرین نمونه ای که دیدم فیلم Coma محصول 2019 روسیه بود که همانند فیلم تلقین یک معمار باید همه محیط را طراحی کند.

سال 2013 نولان فیلم میان ستاره ای ( Interstellar ) که با کمک برادرش نوشته بود را ساخت. این فیلم بعد از انتشار به یکی از فیلم های تاثیر گذار بدل شد که توانسته بود طیف وسیعی از مخاطبان را درگیر خود نماید. در این فیلم هم نولان برای آنکه تصویری واقعی از سیاه چاله ها به نمایش بگذارد در کنار خود از یک فیزیکدان نیز به عنوان مشاور استفاده نمود. همچنین جاناتان برای نوشتن این فیلم نامه زمان بسیاری گذاشت و نظریه نسبیت را نیز فرا گرفت. موسیقی این فیلم به شدت متناسب با فضای فیلم بوده و جزء نقاط قوت آن می باشد. فیلم بعدی نولان ( دانکرک ) هم بر اساس یک داستان واقعی و حماسی می باشد که از آن گذر می کنیم.

از مدت ها قبل هم منتظر دیدن فیلم جدید نولان بودم که به خاطر کرونا اکران آن چند بار به تعویق افتاد. بلاخره با آمدن کیفیت مطلوب موفق به دیدن Tenet شدم. بعد هم سعی کردم قبل از فکر کردن به فیلم یک بار دیگر آن را ببینم و این بار به جزییات توجه بیشتری داشته باشم. با آنکه در این فیلم موضوعی مانند وارونگی زمان مد نظر قرار گرفته بود اما صحنه های اکشن بسیار در آن به جذابیت کار افزوده است. اولین چیزی که بعد از دیدن مجدد این فیلم به ذهنم رسید سریال دارک بود که چرخه ای را به نمایش گذاشت که شروع نداشت و همه درون این حلقه می خواستند همه چیز را درست کنند.

همانند دیگر آثار قبلی جزییات بسیاری در فیلم وجود داشته و همچنین درک پایان آن به سادگی ممکن نیست. جدا از آن شما می توانید بدون تلاش برای فهمیدن پیچیدگی فیلم از دیدن صحنه های اکشن فیلم لذت ببرید. قطعا این فیلم علاقه مندان به مباحث علمی و فیزیک را به وجد می آورد و برای درک بهتر آن شما باید چندبار آن را مشاهده نمایید. اگر فیلم های قبلی نولان را دیده باشید متوجه می شوید نمودی از همه آثار قبلی وی در تِنِت پیدا می شود.

اینکه یک شرور پولدار به خاطر اینکه قرار است بمیرد می خواهد همه دنیا را نابود کند هنوز برای من قابل قبول نیست. این کار آنقدر بزرگ است که نیاز باشد نویسنده بیننده را متقاعد سازد که او به این نقطه رسیده است. فیلم های بزرگ و پیچیده ای چون Tenet و ساخته های قبلی نولان شاید در نگاه اول یک شاهکار باشند اما قطعا با بررسی دقیق تر آنها متوجه می شوید بعضی قسمت ها برایشان پاسخ دقیقی وجود ندارد. آن چیزی که نولان سعی کرده نشان دهد در ابتدا یک فیلم جذاب می باشد که مخاطب را در خود غرق کند. اما این فیلم برای آنها که نیاز به کشف و فهمیدن بیشتر هستند دارای جزییات بسیاری نیز می باشد.

این فیلم آنقدر پیچیده و تو در تو است که فقط نولان می تواند آن را به خاطر سابقه اش به بهترین شکل ممکن بسازد. یکی از بخش های مهم فیلم حرکت بازیگران بر خلاف زمان می باشد. برای آنکه مخاطبان بتوانند تفاوت حرکت رو به جلو و یا معکوس آن را متوجه شوند ، نویسنده سعی کرده از ماسک بهره گرفته تا مخاطب بتواند این موضوع را بهتر متوجه شود.

آن چیزی که در این فیلم خیلی به آن توجه نشده است پرداختن یه شخصیت ها بوده که خیلی ها آن را نقطه ضعفی برای فیلم می دانند. در فیلم میان ستاره ای آن چیزی که ما را بیشتر از مفهوم کرم چاله درگیر خود کرد احساسات شخصیت اصلی فیلم می باشد. اما به نظرم در فیلم تنت برای آنکه مخاطب بتواند به طور حداقلی مفاهیم مطرح شده را درک کند فیلمساز از این موضوع صرف نظر کرده است. چیزی که برای من خیلی مهم بود تصور فیلم بدون صحنه های اکشن بود. اینکه این صحنه ها قرار است به جذابیت بیشتر فیلم کمک کند یا اینکه شکاف های موجود در فیلم را پنهان نماید؟

در مورد موسیقی هم باید بگویم شدیدا جای خالی هانس زیمر حس می شد. بخش زیادی از فیلم میان ستاره ای با موسیقی عالی که او ساخته بود جلو می رفت و پیشنهاد می کنم بعضی اوقات موسیقی  فیلم interstellar رو گوش کنید تا بتوانید آن شاهکار را بهتر حس کنید. هر فیلم بر اساس جهان بینی سازنده آن شکل می گیرد و اینکه او چه نگاهی به جهان پیرامون خود دارد. به همین خاطر است که من سینمای نولان رو دنبال می کنم چون نگاه او به دنیا رو بیشتر تر می پسندم.

مصیب عربی – آذر 99

فیلم نو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *